سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تفکر منطقی چیست؟

در بررسى و مطالعه? ساخت تفکر منطقی و فعالیت‌هاى ذهن، گردون هولفیش و فیلیپ ژ. اسمیت در کتاب تفکّر منطقى به تحلیل سه جانبه مى‌پردازند. این سه جنبه عبارتند از: احساس، حافظه و تخیل. بر اساس تحلیل آنان، مى‌توان تفکر را به شکل مثلثى که اضلاع آن در تعامل هستند، تصور کرد.

احساس، حافظه و تخیل سه ضلع این مثلث هستند. مطالعه و شناخت جنبه‌هاى مختلف تفکّر و روابط متقابل آنها کمال اهمیت را دارد و مى‌تواند ما را در فهم بیشتر این فعالیت کمک کند.

در واقع، عمل خاص فکر کردن وقتى مشخص مى‌شود که حداقل یکى از سه جنبه را براى توصیف آن به کار ببریم. اگر تفکر صحیح، یادآورى و جمع‌آورى معلومات و مفاهیم گذشته باشد، تحت‌تأثیر عمل حافظه قرار دارد.

اگر فرد تفکّرکننده ضمن یادآورى معلومات و مفاهیم گذشته، در عالم رؤیا و خیال نیز سیر کند، فکر در میان حافظه و تخیل در حرکت خواهد بود.

باید توجه داشت که هیچ یک از این سه جنبه بتنهایى نشان‌دهنده? مفهوم تفکّر نیست، اما وقتى در جریان اندیشیدن یکى از جنبه‌هاى تفکّر حاصل شود، مى‌توان گفت حضور سایر جنبه‌هاى تفکّر اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

چه کسى مى‌تواند واقعه‌اى را که مثلاً یک ساعت قبل اتفاق افتاده است، دوباره به همان شکل مجسم کند؟ یا چه کسى مى‌تواند امرى را که کاملاً تازه است تخیل کند؟

در طرح دو سؤال فوق به هیچ وجه منظور این نیست که تفکّر ارتباط فرد را با عالم خارج قطع مى‌کند، بلکه منظور این است که عالم خارج عیناً وارد ذهن نمى‌شود. ذهن فقط نشانه‌ها و رمزهاى آن را در خود نگاه مى‌دارد و با تجزیه و ترکیب آنها، حرکت خود را آغاز مى‌کند.

درباره? ماهیت تفکّر منطقی، عقاید و نظریه‌هاى مختلفى ابراز شده است. بعضى معتقدند که معرفت هیچ‌گاه بطور مستقیم حاصل نمى‌شود؛ مثلاً کسى که در یک روز سرد زمستانى در کنار بخارى نشسته است و از پنجره، مناظر پوشیده از برف را مى‌نگرد، اشتعال زغال یا هیزمى را که در بخارى مى‌سوزد به صورت احساس خالص درک نمى‌کند.

در صورتى که فرد خود را تسلیم تخیلات کند و از آنها، به اصطلاح، به عنوان تخدیرکننده? عقل استفاده نماید، هرگز به تفکر منطقى نخواهد رسید. پس نمى‌توان تخیل را ذاتاً بد دانست، بلکه ارزش تخیل به میزان کنترل آن بستگى دارد.

تخیل کم نیز ممکن است به اندازه? تخیل زیاد بد باشد، همچنان که توجه زیاد به دنیاى واقعى به اندازه? کم‌توجهى به آن بد تلقى مى‌شود.

تفکر را باید بر اساس تناسب آن با موقعیتى که در آن به وجود مى‌آید ارزیابى کرد؛ به عبارت دیگر، تفکّر منطقى تفکرى است که در آن تعادلى میان احساس، حافظه و تخیل با توجه به مسأله مورد بحث وجود داشته باشد.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d9%85%d9%86%d8%b7%d9%82%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/