سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روش تفکر استقرایی

 

تفکر استقرایی شیوه­ای است که مهارت فکر کردن را در کودکان افزایش می­دهد و زمینه­ای را فراهم می­سازد تا کودکان مفاهیم را به خوبی درک کنند.

هیلدا تابا؛ صاحب نظر فقید در برنامه آموزشی، عامل عمده ی گسترش اصطلاح راهبرد تدریس محسوب می­شود. او سه فرضیه درباره­ی تفکر رویکرد خود معین می سازد:

1- تفکر را می­توان آموخت.

2- تفکر در گیر شدن فعالیت فرد و مطالب است.

3- جریانات تفکر در توالی (قانونمند) نضج می گیرد.

 

مراحل تفکر استقرایی

طبق نظریه هیلداتابا، الگوی تفکر استقرایی دارای سه مرحله اساسی است:

تکوین مفهوم

این شیوه دارای مراحلی است که به وسیله‌ی آن معلم، دانش‌آموزان را به پایین‌ترین سطح تفکر استقرایی یعنی تعیین و برشماری اجزاء مرتبط با یک موضوع یا مسأله، گروه‌ بندی این اجزاء در طبقاتی که اعضای آن خصوصیات مشترکی داشته باشند و عنوان سازی برای طبقات، هدایت می‌کند.

هیلداتابا ، برای کشانیدن دانش‌آموزان به انجام هر یک از این فعالیت‌ها دست به ابداع رفتارهای آموزشی به صورت، ‌دادن تکالیف می‌زند.

تصدیق پیشگویی‌ها

در هر سه شیوه جوی از فعالیت دانش‌آموزان بر کلاس حاکم است. معلم آغاز کننده‌‌ی تمام گام‌هاست و فعالیت‌ها از قبل طراحی شده است.

بنابراین برای رسیدن به هدف، معلم در نقش کنترل کننده و ناظر با رفتاری همکارانه ظاهر می‌شود و نحوه‌ی پردازش اطلاعات توسط دانش‌آموزان را با بیان پرسش‌های مناسب فراخوان کنترل می‌کند.

وظیفه‌ی اصلی معلم درک آمادگی شاگرد برای کسب تجربه، فعالیت‌های شناختی جدید، درون‌سازی و مورد استفاده قرار دادن تجارب به دست آورده در موقعیت جدید است.

مهم‌ترین کاربرد این الگو بهبود ظرفیت تفکر استقرایی و هدایت دانش‌آموزان به کسب و پرورش اطلاعات در ذهن است. از این الگو می‌توان در تعداد بسیاری از برنامه‌های درسی در کلاس‌ها و دوره‌های مختلف استفاده کرد.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%82%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c/


تفکر سیاه و سفید

برای مثال، ما نمیتوانیم هر شی و هر مفهوم را به رده منحصر به فرد آن اختصاص دهیم، که با هر چیز دیگری مرتبط نیست. در عین حال ما همچنین نمی توانیم همه چیز را به یک یا دو دسته کاملا دسته بندی شده تقسیم کنیم.

هنگامی که این وضعیت دومی اتفاق می افتد، معمولا به عنوان “فکر سیاه و سفید” نامیده می شود. این به خاطر گرایش دو دسته به سیاه و سفید است؛ خوب و بد، درست یا غلط

از لحاظ فنی این می تواند نوعی دوگانگی دروغ باشد. این اشتباهی غیر رسمی است که زمانی اتفاق می افتد که ما تنها دو گزینه در یک استدلال داده می شود و نیاز به انتخاب یکی دارد. این به رغم واقعیت است که گزینه های متعددی وجود دارد که مورد توجه قرار نگرفته اند.

سیاه و سفید مسائل بحث برانگیز

جایی که تفکر سیاه و سفید یک مسئله زنده است و یک مشکل واقعی در بحث در موضوعات مانند سیاست، مذهب ، فلسفه و اخلاق است . در این، تفکر سیاه و سفید مانند عفونت است.

این موضوع به طور غیر ضروری را کاهش می دهد و طیف وسیعی از ایده های احتمالی را حذف می کند. اغلب اوقات، آن ها نیز به صورت ضمنی آنها را در “سیاه” دسته بندی می کنند – شر که ما باید از آن جلوگیری کنیم.

دیدگاه ما از جهان

نگرش اساسی که در پشت اندیشه سیاه و سفید قرار دارد، اغلب می تواند نقش دیگری با مسائل دیگر بازی کند. این به خصوص در نحوه ارزیابی وضعیت زندگی ما صادق است.

به عنوان مثال، افرادی که افسردگی را تجربه می کنند، حتی در قالب های خفیف، معمولا جهان را در سیاه و سفید مشاهده می کنند. آنها تجربیات و حوادثی را در اصطلاحات افراطی دسته بندی می کنند که متناسب با دیدگاه عمومی آنها در زندگی است.

این به این معنی نیست که همه کسانی که در تفکر سیاه و سفید شرکت دارند افسرده و یا لزوما رنج می برند یا منفی هستند.

در عوض نقطه به سادگی این است که توجه داشته باشیم که الگوی مشترک چنین تفکر وجود دارد. این را می توان در زمینه افسردگی و همچنین زمینه های استدلال های ناقص مشاهده کرد.

این مشکل شامل نگرشی است که با توجه به جهان اطراف ما می شود. ما اغلب اصرار داریم که با پیش فرض های ما مطابقت داشته باشیم تا اینکه تفکر ما را برای پذیرش جهان به گونه ای تنظیم کنیم.

تفکر دو قطبی، که به اسم “تفکر سیاه یا سفید” نیز شناخته می‌شود، نشانه‌ای از بسیاری از بیماری‌های روحی-روانی و اختلالات شخصیتی از جمله اختلال شخصیت مرزی (BPD) است. تفکر دوقطبی به مشکلات بین فردی و بی‌ثباتی احساسی و رفتاری، دامن می زند.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d9%87-%d9%88-%d8%b3%d9%81%db%8c%d8%af/


تفکر سالم چیست؟

آزمایش های متعددی که بر روی حیوانات آزمایشگاهی صورت گرفته است، نشان می دهد که وقتی احساس ترس و خشم ایجاد می شود، منجر به تولید سمی مضر در بدن می گردد. با این اوصاف به نظر می رسد که ترشح چنین سمی در بدن انسان، تاثیرات نامطلوبی به دنبال خواهد داشت و از داشتن تفکر سالم ما رو باز میداره.

بیان این مطلب به این خاطر است که به این نکته اشاره شود که هر تفکری از ذهن انسان عبور کند، به سرعت بر ترکیبات شیمیایی بدن او اثر می گذارد.

گام هایی برای داشتن تفکر سالم

قدرت اندیشه را بپذیرید

پیش از هر چیز باید قبول داشته باشیم «ما چیزی هستیم که می اندیشیم.» در حقیقت، بزرگ ترین میدان نبرد زندگی مان همان ذهن مان است. افکار، واقعی و بسیار قدرتمند هستند. اعمال ، طرزفکر و عادات ما همه و همه ابتدا در ذهن تولید میشود و سپس در زندگی مان اثرشان را نشان می دهد.

ما با تغییر دادن نحوه تفکرمان می توانیم نوع زندگی مان را تغییر دهیم. مثلا اگر بتوانیم به وجود خود و اراده مان اعتماد کنیم، می توانیم به خواسته هایمان برسیم و به دنبال آن از آرامش و شادی روح برخوردار شویم. بنابراین اولین قدم در راه داشتن تفکر سالم تشخیص قدرت اندیشه است.

شناخت استانداردهای افکار و اندیشه

منظور از استاندارد همان سیستم پاکسازی و ارزیابی شده افکارمان است. با این کار تصمیم می گیریم که آیا اندیشه ای خاص ارزش جای گرفتن در ذهن مان را دارد یا خیر. در حقیقت طبق این تعریف، پنج استاندارد درخصوص افکار وجود دارد؛ افکاری که مناسب اندیشیدن است:

افکار واقعی

باید افکار دروغین و پوچ را دور بریزیم و ذهن مان را با حقایق محض پر کنیم. وقتی توانستیم ذهن مان را سرشار از افکار سالم و صحیح کنیم در آن صورت می توانیم بین راست و دروغ تفاوت قائل شویم.

متاسفانه انسان معمولا افکار منفی را که همچون دروغ می ماند و صحت ندارد به ذهن خود راه میدهد و بر مبنای آنها تصمیم گیری می کند. با این کار اجازه می دهد این افکار منفی و دروغین روی زندگی اش اثر گذاشته و امور او را تحت سلطه خود بگیرد.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%85-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/


تفکر طراحی چیست؟

آیا هرگز از خودتان پرسیده اید که تفکر طراحی چیست؟ یا اگر شنیده اید به معنایش فکر کرده اید؟ اگر پاسختان به این سوال ها مثبت است شما اکنون یکی از بهترین روش های حل مسئله را می دانید و با به کارگیری آن خواهید توانست به راه حل های خلاقانه ای برای مسائل شخصی و کاری خود دست پیدا کنید.

تفکر طراحی ایدئولوژی و فرآیندی است که به حل مسئله با روش کاربر-محور می پردازد. در این مطلب مروری خواهیم کرد بر مفهوم و کاربردهای این شیوه حل مسئله که امروزه استفاده از آن بسیار رایج است.

تفکر طراحی چیست؟

تفکر طراحی رویکردی کاربردی و خلاقانه برای حل مسئله است. تفکر طراحی بر شیوه ها و فرآیندی که طراحان استفاده می کنند استوار شده است، اما در واقع از رشته های مختلفی مثل معماری، مهندسی و اقتصاد هم بهره برده است. تفکر طراحی در هر رشته ای می تواند به کار رود و فقط به طراحی منحصر نمی شود.

ایده پردازی

به جای چسبیدن و ساختن اولین راه حلی که به ذهن می‌رسد، تفکر طراحی تیم‌ها را تشویق می‌کند تا گزینه‌های مختلف را بر اساس ایده‌های افراد مختلف بررسی و کاوش کنند.

علاوه بر این، ممکن است این ایده‌های ترکیب شده راه حل نهایی بهتری را به نسبت زمانی که هر یک از افراد در حال حل مشکل توسط خودشان به تنهایی هستند داشته باشند.

ایده پردازی (ideation) به اشکال مختلفی قابل اجراست، اما همانند هر یک از فازها در فرآیند تفکر طراحی، تمامی روش‌های اجرای ایده‌پردازی باید شامل تمام رشته‌های مختلف در تیم باشد. اینکه هر یک از افراد از قبل تجربه ایجاد مشخصات و نیازمندی‌های یک پروژه را نداشته‌اند، به معنی ایده نداشتن آنها نیست.

بدست آوردن یک تصویر و درک جامع تر بر اساس ایده‌ تمام اعضای تیم، منجر به راه‌حل‌های خلاقانه تر خواهد شد. این بخش خلاقانه چیزی است که نشان دهنده ارزش برخی از آژانس‌های تفکر طراحی است.

اغلب این آژانس‌های تفکر طراحی، از تیم شما دعوت خواهند کرد که به اشکال مختلف بخشی از این فرآیند خلاق را شکل بدهید. چه باور کنید و چه باور نکنید، اغلب ایده‌های شما در همین فرآیندها هستند که آژانس‌های تفکر طراحی به عنوان mockup به شما تحویل می‌دهند!

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/


طرز تفکر خرچنگی چیست؟

آیا می دانستید اگر چند خرچنگ را حتی در جعبه ای رو باز قرار دهید، باز هم همان جا باقی می مانند و از جعبه خارج نمی شوند؟ با وجود اینکه خرچنگ ها می توانند به راحتی از جعبه بالا بخزند و آزاد شوند! این اتفاق نمی افتد، زیرا طرز تفکر خرچنگی به آنها اجازه چنین کاری نمی دهد!

مدیریت روابط فردی

آدمهایی با تفکر خرچنگی همه چیز را برای خودشان می‌خواهند و عاشق پست و مقام هستند. در واقع همیشه منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح می‌دهند. پس مسلم است که اگر منافعشان تامین نشود و در خطر باشند، طرز فکر خرچنگی در آنها به کار افتاده و رفتارشان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

موانع پیشرفت شغلی

آدمهای خرچنگی مغرور و عبوس‌اند. این افراد با چهره ای خشن و عبوس همیشه به دنبال اثبات خود هستند. داشتن غرور کاذب هم باعث می‌شود همواره فکر کنند برتر از دیگرانند و شاید به دلیل همین باور، دیگران را لایق پیشرفت نمی‌دانند و مانع از پیشرفت آنها می‌شوند.

حسود

اگرچه وجود و حضور این افراد با این ویژگی‌ها می‌تواند آسیب زا باشد، اما خوشبختانه برخلاف خرچنگها ما می‌توانیم به راحتی “سطل” یا محیطی که در آن گرفتار شده‌ایم را تغییر بدهیم!

می‌توانیم روابطمان را کنترل کنیم و افرادی را که ما را از مسیر تغییر و رشد منحرف می‌کنند و تفکر خرچنگی دارند، به لحاظ اجتماعی تحریم کنیم و از آنها فاصله بگیریم تا آتش حسادت و کینه‌شان دامن گیرمان نشود و بتوانیم مسیر تغییر و رشد را هرچه بهتر پیش ببریم.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%b7%d8%b1%d8%b2-%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%ae%d8%b1%da%86%d9%86%da%af%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/